IoT در صنعت
مدل بلوغ IoT
مدل بلوغ IoT متشکل از پنج مرحله است که عموما درمورد مرحله اول آن بیشتر صحبت شده است. اگر مراحل اولیه، ارزشی را که شرکتها بدنبال آن هستند تامین ننماید، برخی شرکتها مراحل اولیه را به طور کامل ندیده میگیرند. این مدل ناپختگی شرکتها را در مرحله اول نشان نمیدهد، بلکه اهمیت فرصت باقیمانده در IoT را، حتی وقتی مراحل اولیه طی شدهاست، نشان میدهد.
فناوری IoT در مرحله اول (نظارت) با استفاده از حسگرها و دستگاههای مبتنی بر IoT، نظارت پایدار شرایط محصول را ممکن میسازد. عملکرد محصول در مرحله دوم، یعنی در مرحله کنترل، با استفاده از الگوریتمها و نرمافزارها به تغییرات خاصی که در شرایط یا محیط آن (اگر اتفاق X رخ داد، Y عمل میکند) اتفاق میافتد، عکسالعمل نشان میدهد. محصول در مرحله سوم قابلیت بهینهسازی را نیز بدست میآورد و تحلیلها موجب بهبود مستمر و خودکاری عملکرد محصول میشود. مرحله چهارم توانمندیهای سه مرحله قبل را ترکیب میکند، اما محصول در این مرحله میتواند به صورت خودکار و بدون مداخله انسان کار کند و مرتبا خود را با دیتای محیط و اولویتهای کاربران تطبیق دهد.
در آخر، مرحله پنجم سیستم خودگردان است که پتانسیل کامل IoT در توانایی یک محصول نه تنها در کار کردن خودکار، بلکه در ارتباط مستمر با سایر اشیاء متصل را نشان میدهد و بر عملکرد هر دو تاثیر میگذارد.
موردکاوی راه اندازی IoT در دانمارک
شرکتهای دانمارک شروع به بکارگیری IoT کردهاند و آنهایی که بقاء خود را در این حوزه حفظ کردهاند، بیشتر از شرکتهای همتای خارجی خود متوجه پتانسیل بالای IoT شدهاند. با این وجود تعداد شرکتهای دانمارکی نسبت به همتاهای خارجی خود دارای طرحهای IoT مستمر کمتری هستند.
دو عنصر قابلتوجه مزیت آغاز استفاده از IoT را برای شرکتهای دانمارک فراهم میآورد. اولین عنصر، باوری مشترک در بین شرکتهای دانمارکی در مورد پتانسیل IoT است. عنصر دوم ویژگیهای بازار دانمارک است. سرعت رشد بازار در منطقه شمال اروپا تقریبا دو برابر بازار جهانی در به کارگیری IoT است.
هم دانمارک و هم ۶۰% شرکتهای خارجی دارای طرحهای مستمر IoT هستند. با این وجود، میزان طرحهای درحال اجرای IoT در دانمارک (۶۰%) کمتر از نمونههای بین المللی (حدود۸۰%) است. درنتیجه، علیرغم اینکه شرکتهای دانمارک نسبت به همتاهای خارجی خود اعتقاد بیشتری به IoT دارند، ولی به نظر میرسد در مرحله اجرا عقب ماندهاند.
کاوش زنجیره بلوغ برای شرکتهای دانمارکی نشان میدهد که بیش از نیمی از شرکتهای شرکتکننده در نظرسنجی از مرحله اول “نظارت” استفاده کردهاند، از این رو این روش رایجترین روش کسب ارزش IoT است.
گرچه ۶۰% شرکتهای دانمارکی در حال اجرای طرح IoT هستند، در حقیقت شرکتهای دانمارکی و همتاهای خارجی آن به طور مشترک با دو مانع در پذیرش IoT روبرو هستند: ۱٫ سرمایهگذاری مالی (حدود ۴۰% شرکتهای خارجی و شرکتهای دانمارکی تحت بررسی در حالحاضر سرمایهگذاری خود در IoT را سالانه ۱۰% افزایش میدهند)، و عدم سرمایهگذاری به شکل تملیک (هیچ یک از شرکتهای دانمارکی -۲ شرکت از ۳۵ شرکتکننده در نظرسنجی- اظهار نداشتند که IoT را از طریق تملیک توسعه دادهاند). ۲٫ نبود رهبری روشن در IoT (تنها حدود یک چهارم شرکتهای دانمارکی شرکتکننده در نظرسنجی رهبری واضحی برای فعالیتهای IoT خود تعریف کردند).
پنج مانع اصلی راه در بکارگیری IoT در دانمارک (هزینه، ارزیابی کسب ارزش، برخورد- وقفه، شکاف دانش)
شرکتهای دانمارک شروع به بکارگیری IoT کردهاند و آنهایی که بقاء خود را در این حوزه حفظ کردهاند، بیشتر از شرکتهای همتای خارجی خود متوجه پتانسیل بالای IoT شدهاند. با این وجود تعداد شرکتهای دانمارکی نسبت به همتاهای خارجی خود دارای طرحهای IoT مستمر کمتری هستند.
دو عنصر قابلتوجه مزیت آغاز استفاده از IoT را برای شرکتهای دانمارک فراهم میآورد. اولین عنصر، باوری مشترک در بین شرکتهای دانمارکی در مورد پتانسیل IoT است. عنصر دوم ویژگیهای بازار دانمارک است. سرعت رشد بازار در منطقه شمال اروپا تقریبا دو برابر بازار جهانی در به کارگیری IoT است.
هم دانمارک و هم ۶۰% شرکتهای خارجی دارای طرحهای مستمر IoT هستند. با این وجود، میزان طرحهای درحال اجرای IoT در دانمارک (۶۰%) کمتر از نمونههای بین المللی (حدود۸۰%) است. درنتیجه، علیرغم اینکه شرکتهای دانمارک نسبت به همتاهای خارجی خود اعتقاد بیشتری به IoT دارند، ولی به نظر میرسد در مرحله اجرا عقب ماندهاند.
کاوش زنجیره بلوغ برای شرکتهای دانمارکی نشان میدهد که بیش از نیمی از شرکتهای شرکتکننده در نظرسنجی از مرحله اول “نظارت” استفاده کردهاند، از این رو این روش رایجترین روش کسب ارزش IoT است.
گرچه ۶۰% شرکتهای دانمارکی در حال اجرای طرح IoT هستند، در حقیقت شرکتهای دانمارکی و همتاهای خارجی آن به طور مشترک با دو مانع در پذیرش IoT روبرو هستند: ۱٫ سرمایهگذاری مالی (حدود ۴۰% شرکتهای خارجی و شرکتهای دانمارکی تحت بررسی در حالحاضر سرمایهگذاری خود در IoT را سالانه ۱۰% افزایش میدهند)، و عدم سرمایهگذاری به شکل تملیک (هیچ یک از شرکتهای دانمارکی -۲ شرکت از ۳۵ شرکتکننده در نظرسنجی- اظهار نداشتند که IoT را از طریق تملیک توسعه دادهاند). ۲٫ نبود رهبری روشن در IoT (تنها حدود یک چهارم شرکتهای دانمارکی شرکتکننده در نظرسنجی رهبری واضحی برای فعالیتهای IoT خود تعریف کردند).
پنج مانع اصلی راه در بکارگیری IoT در دانمارک (هزینه، ارزیابی کسب ارزش، برخورد- وقفه، شکاف دانش)
بسیاری از پاسخگویان هزینه بالای IoT را مانع بهکارگیری وسیع آن میدانستند که این هزینه شامل تهیه حسگرها میشد. این درحالی است که در حال حاضر هزینه حسگرها به طور قابل توجهی کاهش یافته است. حسگرها تنها یکی از عناصر IoT هستند اما این روند کاهش هزینه حسگرها نماینده کاهش هزینه کل بخشها است. مسئله هزینه منجر به ایجاد مانع بعدی میشود که بر یافتن ارزش تمرکز دارد.
مطالعات نشان میدهد که ۵۷% مصرفکنندگان در جهان معتقدند IoT تحولآفرین خواهد بود اما اکثر آنها نمیدانند که این تحول چگونه و به چه دلیل اتفاق میافتد. شرکتها باید محل ارزش IoT را بدانند تا بتوانند درمورد نحوه دستیابی به آن تصمیم بگیرند. تا زمانیکه محل کسب ارزش مشخص نباشد، شرکتها ریسکی برای اقدام در این زمینه نمیکنند.
فناوری IoT در مراحل اولیه بهکارگیری باقی میماند، از اینرو شرکتها درمییابند که ساختارهای حکومتی قدیمی نمیتوانند پذیرای IoT باشند. منظور از “ساختارهای حکومتی” در این حوزه فرآیندی است که هیئت مدیره شرکت مسیر حرکت را اولویتبندی میکند. این ساختار غالبا بر پایه یک مورد تجاری با پیشبینی مالی انجام میشود.
نکته جالب این است که چندین شرکت دانمارگی شرکتکننده در نظرسنجی فناوری IoT را به طور آزمایشی پیاده کردهاند، اما تعداد اندکی از آنها اثرات آن را اندازهگیری کردهاند. بنابراین بهکارگیری IoT هم در برخورد با ساختارهای قدیمی حکومتی شرکتهای بالغ است و هم سهلانگاری در اندازهگیری تاثیرات آن.
یکی از مهمترین موانع در بکارگیری IoT سختی فرآیند پذیرش آن توسط شرکتهای قدیمی است تا آنچه را قبلا انجام میدادهاند فراموش کنند (وقفه ایجاد میشود) و درعوض رویکرد تند جدیدی را برای ارایه خدمت به مشتریان اتخاذ کنند. وقتی سالها توسعه کاری از یک جانب منجر به موفقیت محصول شده، دگرگون کردن آن برای بازبینی کلی رویکرد، آسان نیست. در این صورت، شرکتها در مواجهه با عدم اطمینان به اجرای IoT، منتظر پویایی بازار میمانند.
مطالعات بینالملی گذشته نشان داده است که کمبود مهارت و دانش IoT در بین کارکنان و مدیریت یکی از بزرگترین موانع در استفاده گسترده از آن است.
الهام از چهار صنعت
چگونه شروع کنیم؟
به شرکتها توصیه میشود که چهار قدم زیر را اتخاذ کنند: انتصاب رهبری اختصاصی، ارزیابی جذب ارزش، ایجاد طرح بهکارگیری IoT و بررسی مشارکتها.
در بسیاری از موارد تحول کامل IoT کار مشکلی است اما مستلزم مدیریت تغییر است. برای اعمال موثر تغییر نیاز به یک تیم راهنما – یا یک فرد راهنما – است. چنین تیمی باید شامل افرادی با مهارتهای مناسب، ظرفیت رهبری، اعتبار سازمانی و ارتباطات موردنیاز باشد تا تغییر از این طریق مشاهده شود.
شناسایی جذب ارزش IoT در فضای مخصوص شرکت به عنوان یکی از موانع اصلی پذیرش IoT مطرح شد. بعلاوه توصیه میشود که طرح بکارگیری IoT را بر اساس ارزیابی جذب ارزش به نحوی تهیه کرد که فرصتهای IoT را در قالب نیازسنجی، طرح آزمایشی و مقیاسگذاری نشان دهد. این کار شالودهای برای حصول اطمینان از پتانسیل طرحهای آتی IoT (طرحهایی که نیازسنجی شدهاند) فراهم میکند که مرتبا ارزیابی میشوند و پیامدهای طرحهای آزمایشی، قبل از انتخاب مقیاس، مرتبا اندازهگیری میشوند.
در آخر شرکتها با بررسی فرصت مشارکتها میتوانند به نفوذ در زمینهای که ممکن است خارج از حوزه قابلیتهای هستهای باشد، سرعت بخشند.
هنوز هیچ نظری ثبت نشده است. اولین نفر باشید...